رسالت نوح

معنی کلمه رسالت نوح در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] رسالت نوح (قرآن). حضرت نوح علیه السلام دریافت کننده وحی الهی بودند و برای هدایت قومش از آنان هیچگونه مزد و پاداش درخواست نکردند.
عدم تقاضاى اجرت از جانب نوح علیه السلام در برابر رسالت خویش:۱. وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ ... فَإِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَما سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ ....
یونس/سوره۱۰، آیه۷۱.
نوح علیه السلام از جمله رسولان مبشّر و منذر الهی:إِنَّا أَوْحَیْنا إِلَیْکَ کَما أَوْحَیْنا إِلى نُوحٍ ... رُسُلًا مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ ....
نساء/سوره۴، آیه۱۶۳.
نوح علیه السلام، از پیامبران دریافت کننده وحی الهی:۱. إِنَّا أَوْحَیْنا إِلَیْکَ کَما أَوْحَیْنا إِلى نُوحٍ ....
نساء/سوره۴، آیه۱۶۳.
...

جملاتی از کاربرد کلمه رسالت نوح

و سخن كوتاه اينكه خواسته اند بگويند: ما مى بينيم كه پيروان تو همه افرادى بىسر و پا و پست از اين مردمند، و اگر ما نيز تو را پيروى كنيممثل آنها خواهيم شد، كه اين با شرافت ما منافات داشته و از قدر و منزلت اجتماعى ما مىكاهد، و در اين گفتار اشاره اى هست به بطلان رسالت نوح (عليه السلام )، و اين اشارهاز راه دلالت التزامى است ، به اين معنا كه لازمه گفتار آنان اين است كه رسالت آن جنابباطل باشد، چون عقيده عوام مردم اين است كه هر سخنى اگر حق و نافع باشداول پولدارها و اشراف و نيرومندان آن را مى پذيرند، و اگر اين طبقه سخنى را رد كنند وطبقه پست جامعه يعنى بردگان و مستمندان كه بهره اى ازمال و جاه و مقام اجتماعى ندارند آن را بپذيرند، آن سخن خيرى ندارد.
اين آيه شريفه رسالت نوح (عليه السلام ) را به طوراجمال و تفصيل بيان مى كند، جمله (انى لكم نذير مبين )، به طوراجمال و جمله (ان اعبدوا الله ...) به طور تفصيل .
در تعقيب ذكر رسالت نوح و درسهاى عبرتى كه در آن نهفته بود، به
شرحى در مورد نبوت و بعثت انبياء و جواب بهبعضاهل سنت كه منكر عموميت رسالت نوح (ع ) هستند
بعثت و رسالت حضرت نوح (عليه السلام ) بعثت و رسالت نوح (عليه السلام ) بشربعد از حضرت آدم (عليه السلام ) به صورت يك امت ساده و بسيط زندگى مى كرد وفطرت انسانيت خود را راهنماى زندگى خود داشت ، تا آنكه رفته رفته روح استكبار دراو پيدا شد و گسترده گشت ، و در آخر، كارش به استعباد يكديگر انجاميد، بعضى بعضديگر را تحت فرمان خود گرفتند و زير دستان ، مافوق خود را رب خود پنداشتند و همينپندار، بذرى بود كه كاشته شد، بذرى كه هر زمان و در هر جا كه كاشته شود و سپسجوانه بزند و سبز شود و رشد كند، چيزى به جز دين و ثنيت و اختلاف شديد طبقاتىيعنى استخدام ضعفا بوسيله اقويا و برده گرفتن و دوشيدن افرادذليل بوسيله قدرتمندان را به بار نمى آورد، آرى همه اختلافها و كشمكشها وخونريزيهاى بشر از آنجا آغاز گرديد.
جمله (ان انذر قومك ...)، رسالت نوح را تفسير مى كند، در حقيقت تقدير كلام (و اوحينااليه ان انذر...) است ، يعنى ما نوح را به سوى قومش فرستاده و به وى وحى كرديمكه قوم خودت را قبل از اين كه عذابى اليم به سراغشان آيد انذار كن .
آيه مورد بحث مى فرمايد: جواب دهندگان ، سران قوم و اشراف و ريش سفيدان قومبودند، و اين سران در متن پاسخ خود اصلا دليلى كه نوح (عليه السلام ) بر توحيدآورده بود را متعرض نشده و از دستپاچگى حرف خود را زدند كه آن نفى رسالت نوح(عليه السلام ) و تكبر و گردنكشى خود از اطاعت آن جناب بود.

اين سوره به رسالت نوح به سوى قومش ، و به اجمالى از دعوتش ، و اينكه قوم اواجابتش نكردند، و در آخر به پروردگار خود شكوه نمود و نفرينشان كرد، و براى خود وپدر و مادر خود و هر مرد و زنى كه با ايمانداخل خانه اش شود استغفار كرد، و به اينكه در آخر عذاب بر آن قومنازل شده ، همگى غرق شدند، اشاره مى ك ند. اين سوره به شهادت سياق آياتش در مكه نازل شده است .