رزب
جملاتی از کاربرد کلمه رزب
آن گاه مرد رزبان لعل عنب گزد چون باغبان ز حسرت، انگشت و لب گزید
ستادهاند به تاراج بندگان خدای چنان که رزبان در باغ رز به وقت هرس
نه کدیور نه کشاورز نه رزبان نه غلام مرغ در ذکر و درختان به رکوع و به قیام
باز رزبان به کارد برد رز بچه نازنین کند قربان