رجاسه

معنی کلمه رجاسه در لغت نامه دهخدا

( رجاسة ) رجاسة. [ رَ س َ ] ( ع مص )مصدر به معنی رجس. ( ناظم الاطباء ). کار زشت کردن. ( منتهی الارب ). پلید شدن. ( مصادراللغة زوزنی ) ( دهار ).
رجاسة. [ رَ س َ ] ( ع اِمص ) نجاست و پلیدی و ناپاکی. || کار زشت. ( ناظم الاطباء ).

جملاتی از کاربرد کلمه رجاسه

و گفت: رجاسه گونه است مردی بود که نیکی کند و امید دارد که قبول کند و یکی بود زشتی کند و توجه کند و امید دارد که بیامرزد و یکی رجا کاذب بود که پیوسته گناه می‌کند و امید می‌دارد که خدای او را بیامرزد.