رامشگاه

معنی کلمه رامشگاه در لغت نامه دهخدا

رامشگاه. [ م ِ ] ( اِ مرکب ) جایگاه رامش و طرب. || انجمن و آرامگاه. ( آنندراج ) || جای آسایش و فراغت. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه رامشگاه در فرهنگ عمید

۱. جای آسودگی و آرامش.
۲. جای رامش، جای عیش وطرب.

جملاتی از کاربرد کلمه رامشگاه

کانتور در سال ۱۹۱۳ بازنشسته شد و در طی جنگ جهانی اول، از فقر و سوء تغذیه رنج می‌برد. جشن تولد هفتادسالگی او که قرار بود به‌طور عمومی برگزار شود، به‌علت جنگ لغو شد. او در ۶ ژانویه ۱۹۱۸ و در یک رامشگاه تمدد اعصاب، جایی که سال‌های پایانی عمر خود را صرف می‌کرد، درگذشت.
کرده ناگه ز فرِّ تاج و کلاه شاه بهرامشاه رامشگاه