راقع

معنی کلمه راقع در لغت نامه دهخدا

راقع. [ ق ِ ] ( ع ص ) پیوند دوزنده بر جامه و غیره. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ).

معنی کلمه راقع در فرهنگ فارسی

پیونده دوزنده بر جامه و غیره

جملاتی از کاربرد کلمه راقع

و در دستهاى توست مال و دارايى خداوند و تو خزانه داراموال خدا هستى ، تا آنها را به من تسليم نمايى و اميد است من بدترين واليها وفرماندهان براى تو نباشم والسّلام . اين نامه را عبيداللّه بن ابى راقع در شعبان سال سى وشش نوشته است .