معنی کلمه رابج در لغت نامه دهخدا رابج. [ ب ِ ] ( ع ص ) پر و سیرآب. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). الممتلی الریان. ( اقرب الموارد ). || ( ص ) نارجیل. ( فهرست مخزن الادویه ).
جملاتی از کاربرد کلمه رابج گلعذار من برون از پرده بوی خود میار بیقراران رابجان از آرزوی خود میار هرکسی کز لذت درد تو باشد با خبر درد عشقت رابجان خواهد همیشه بیشتر