ذوالجوشن

معنی کلمه ذوالجوشن در لغت نامه دهخدا

ذوالجوشن. [ ذُل ْ ج َ ش َ ] ( اِخ ) اوس بن اعور از بنی معویةبن کلاب صحابی و شاعر است و وجه تسمیة آنکه وی نزد کسری انوشروان شد و آن شهریار او را جوشنی عطا فرمود و او نخستین کس است از عرب که جوشن در بر کرد. و سمعانی و دیگران نام او را شرحبیل ضبابی کلابی مکنی به أبی شمر گفته اند. و او پدر شمر ملعون است که بقولی قاتل حسین بن علی بن ابیطالب علیهم السلام او بوده است. و ابن الأثیر در المرصع از قول کلبی نام او را شرحبیل بن قرطبن اعوربن عمروبن معاویةبن کلاب آورده است. || مثل شمر ذی الجوشن ؛ سخت قسی و ستمکار.

جملاتی از کاربرد کلمه ذوالجوشن

عبيدالله بن زياد پيش از حركت اسيران ، فرمان داد سرهاى شهيدان كربلا را بالاى نيزهكرده و به سرپرستى زحربن قيس به شام ارسال كنند و پس از آن ، اسيران را بر كجاوه هايى سواركرده و به حالت اسيرى روانه شام كرد. وى دستور داد امام زين العابدين عليه السّلام را باغُل جامعه در بند كرده و دستهايش را برگردنش به بندند. وى ، محفّربن ثعلبه عائذى  را ماءمور رساندن اسيران به شام نمود و افراد جنايت كارى چون شمربن ذوالجوشن وخولى را نيز با او همراه كرد.