ذرورات

معنی کلمه ذرورات در لغت نامه دهخدا

ذرورات. [ ذَ ] ( ع اِ ) ج ِ ذَرور. داروهای خشک سوده پراکندنی بر قروح و جراحات و چشم.

جملاتی از کاربرد کلمه ذرورات

باب دوازدهم: در ذکر مرهم‌ها (داروهای زخم) و ذرورات (داروهای چشمی پودری که از حریر گذرانده باشند و مایتعلق بها.