دیگه
معنی کلمه دیگه در دانشنامه عمومی
جملاتی از کاربرد کلمه دیگه
کن که تامی را میبیند که جان سالم بدر برده است و از اون میپرسد: چه خبرش شده؟ تامی میگوید: بنظرت چطور بنظر میرسه؟ و به او میگوید: فکر نکنم دیگه همسایههای شمالی ما رو تهدید کنند، چون شمالی دیگه وجود نداره؛ فقط جنوبه که وجود داره و کن میگه صبر کن؛ این همون چیزیه که فکر میکنم. تامی: تو چی فکر میکنی؟ کن: یعنی ما کنترولو بدست داریم یعنی تو کنترولو بدست داری و تامی: فکر کنم این ادامه یه بیسینس (تجارت) زیباست و باهم به افق نگاه میکنند و داستان بازی تمام میشود.
از فیلمهایی که وی در آنها نقش داشتهاست، میتوان به جانی دیگه اینجا زندگی نمیکنه و رومئوی رقصان اشاره نمود.
فیلمهای ببین دیگه کی داره حرف میزنه و ببین حالا کی حرف میزنه دنباله این فیلم هستند.
نیمه دیگه نگهدارم که باز آید نگارم لایقِ جانان نیازِ جان بود نه زر و سیمی
دارایی کسب کنید شهرهای دیگه ایی بسازید دانشمندان استخدام کنید و حتی با دزدان دریایی غارت هم کنید و با کمک خدایان بازی کار مختلفی انجام دهید.
در طعنه، دست انداختن و ریشخند به شکلی ظالمانه و نامحترمانه برای مقاصدی ویرانگر استفاده میشود. ممکن است به شکل غیر مستقیم و به شکل هزل کنایی، به مانند "عجب موسیقیدان ظریفی هستی تو" یا "اصلاً به کلی آدم دیگهای شدهای ..." یا " مرسی از همه برای کمکهای اولیه که یک سال طول کشید"، استفاده شود یا شکل مستقیمی به خود بگیرد مثل "اگه دو تا دستیار داشتی نمی تونستی یه قطعه رو درست اجرا کنی." کیفیت متمایزکننده طعنه در نحوهٔ بیان واژه است و عمدتاً با لحن جمله آشکار میشود.
شب قبل از چهلم، عکس سنگ مزار جواد که ظاهراً همون روز نصب شده بود، یه باره همهجا پخش شد. عکس یه ولوله خاصی انداخت. من شبیهاش رو ندیده بودم. هر چند بعداً عکسای دیگهای دیدم که دقیقاً مثل همون طرح یا مشابهاش بود.
دیگه چه خبر!؟ فیلمی به کارگردانی و نویسندگی تهمینه میلانی و تهیهکنندگی رضا بانکی، تهمینه میلانی و مهدی احمدی گرکانی ساخته سال ۱۳۷۰ است.
«حواسپرتیها»، در جایگاه خودش، چیزیه که از جایی دیگه از درون من به سراغم اومد. اون فلسفه اگزیستانسیالیسم یک جوان رو داره، فکر کنم حتی یه کم به سمت ابزودیسم هم میره، که احتمالاً از زندگی آمریکایی ادوارد آلبی یا شاید فیلمهای فلینی به سراغ من اومده.
کویتیپور یک قطعه نوحه موسیقی اعتراضی همزمان با محرم ۱۴۰۲ منتشر کرده که در قسمتی از آن میخواند: «حاجی اینجا دارن همه جوونا رو میدرن، تو صورت ناموسمم بیرحمانه میزنن، قسم به خدا و این خاک پارهپاره، اینجا دیگه جایی واسه دلخوشی نداره».
از فیلمها یا برنامههای تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است میتوان به یه مرد لاغر دیگه، میانبر اشاره کرد.