معنی کلمه دیو فام در لغت نامه دهخدا دیوفام. [ وْ ] ( ص مرکب ) دیورنگ. دیوسان. دیومانند : گروهی در آن دشت یأجوج نام چو ما آدمی زاده و دیوفام.نظامی.
جملاتی از کاربرد کلمه دیو فام ز خورشید مینو بپرسید نام نخست آن ستمکاره دیو فام منم شیر جنگی سیه دیو فام بیابم هم اکنون ز کار تو کام