دینشاه ایرانی
جملاتی از کاربرد کلمه دینشاه ایرانی
تاگور در سراسر مشرق زمین محبوبیت داشت. او به ایران علاقه فراوان داشت و دو بار به ایران سفر کرد: بار اول در اردیبهشت ۱۳۱۱ (بهار ۱۹۳۲) که به همراه عروس خود و دینشاه ایرانی (از پیشوایان پارسیان هند) به دعوت دولت ایران به این کشور سفر کرد و جشن هفتادویکمین زادروز او در تهران برگزار شد. تاگور در دیدار از تهران و شیراز با بسیاری از نویسندگان و سخنگویان ایرانی دوست شد. ملکالشعرای بهار در ستایش تاگور مثنویِ بلندی سرودهاست. او در سال ۱۳۱۳ برای بار دوم به ایران سفر کرد.
تاگور در ۱۵ آوریل ۱۹۳۲ به همراه عروسش پراتیمادیوی و دینشاه ایرانی (از پارسیان نامدار هند) به دعوت دولت ایران به ایران رفت. جشن هفتادمین زادروز او در تهران برپا گردید. در این هنگام از رضاشاه پهلوی شاه آن زمان ایران خواست تا برای آموزش جوانان هندی استادی را به هندوستان به دانشگاه او بفرستد که او ابراهیم پورداوود را برگزید و به هندوستان فرستاد. پس از آن وی از راه بغداد به هند بازگشت. در این هنگام بود که خبر درگذشت نوهاش نیندرانات را که در آلمان درس میخواند، شنید.
مراسم کلنگ زنی این دبیرستان در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۱۱ خورشیدی با برپایی جشنی بر روی زمین انجمن زرتشتیان برگزار شد و سنگ بنای آن به دست نیرالملک هدایت که در آن زمان وزیر معارف بود، گذاشته شد. در این مراسم دینشاه ایرانی (رئیس وقت انجمن زرتشتیان ایران بمبئی) و رابیندرانات تاگور (شاعر و فیلسوف هندی) و چند تن از وزرا و بزرگان زرتشتی حضور داشتند.
دینشاه ایرانی در اواسط آبان ۱۳۱۷ هجری شمسی مطابق اواسط رمضان ۱۳۵۷ هجری قمری در بمبئی درگذشت و در چهاردهم رمضان همان سال در تهران در مدرسه فیروز بهرام از مدارس زرتشتیان، مجلس ختم مجللی برایش گرفتند که شمار زیادی از اعیان و فضلا و ادبا و شعرا در آن مجلس حضور یافتند.
به گفته موبد رستم شهزادی، این سرود به دستور روانشاد «دینشاه ایرانی سیلستر» در برنامه بنیاد کاماآتورنان گنجانیدهشده و برای نخستین بار بهوسیله پسر دینشاه ایرانی خوانده شدهاست. در ایران نیز در دهه چهل خورشیدی این سرود را در کلاس دینی سازمان فروهر (جوانان زرتشتی) به دانشآموزان یاد میدادهاند.