۱. (فلسفه ) هریک از نظریه های فلسفی که پدیده های مادی جهان را حاصل عمل نیروهای گوناگون می داند. ۲. (اسم مصدر ) تحرک، پویایی.
معنی کلمه دینامیسم در دانشنامه عمومی
دینامیسم ( انگلیسی: Dynamism ) ، در متافیزیک، پویش نیرو و اصل نامادی اشیاء که اساس آن حرکت است. اصالت جنبش ( Dynamisme ) مقابل مکانیک گرایی ( Mecanisme ) است و روش کسانی است که معتقداند مبادی اشیاء عبارت از قوا و نیروهایی است که حالِّ در خود اشیاء نیست. اصالت جنبش ( دینامیسم ) لایب نیتس در مقابل ساخت و کار ( مکانیسم ) رنه دکارت. و نیز اصالت جنبش مذهب کسی است که برای حرکت قائل به اولیت و تقدم است. مثل روش ویلیام تامسون ( لُرد کلوین Lord Kelvin ) ) که ماده را توسط بعضی ویژگی های جنبشی آن می شناسد. روند فیض و صدور «فیوضات» از ذات واحد بسیط و ثابت الهی است بدون اینکه جنبش و حرکتی کند. کیهان مجموعه ای بی پایان از میدان های انرژی فیوضات ( emanations ) است. در جنبشی دائمی و با وجود این تغییرناپذیر و جاودانه.
جملاتی از کاربرد کلمه دینامیسم
مفهوم بنیادی در خشونتپرهیزی پراگماتیک (یا عدم خشونت استراتژیک یا تاکتیکی) آفرینش دینامیسم اجتماعی یا جنبش سیاسی است که بر تغییر اجتماعی تأثیرگذار باشد، بدون این که ضرورتاً بر کسانی که خواهان حفظ وضع موجود هستند غلبه کند.