دیرهضم

معنی کلمه دیرهضم در لغت نامه دهخدا

دیرهضم. [ هََ ] ( ص مرکب ) دیرگذار. دیرگذر. دیرگوار. ثقیل. بطی ءالهضم. دشگوار. سنگین.

معنی کلمه دیرهضم در فرهنگ فارسی

دیر گذار . دیر گذر .

جملاتی از کاربرد کلمه دیرهضم

این روغن در مقایسه با کره‌های صنعتی که ۸۰ تا ۸۵ درصد چربی دارد، پرچرب‌تر بوده و خواص تغذیه‌ای بیشتری دارد. نوع گوسفندی روغن حیوانی کمی دیرهضم و در مقایسه با روغن گاوی کلسترول بالاتری دارد اما طعم و عطر بهتری دارد و گران‌تر است. این روغن به‌طور طبیعی از چربی شیر تهیه می‌شود و برخلاف روغن‌های نباتی و صنعتی اسیدهای چرب ترانس ندارد. در طب سنتی و کهن ایرانی این روغن را از دیگر روغن‌های خوراکی مانند روغن نباتی، پیه و روغن دنبه مفیدتر دانسته‌اند.