دویمین

معنی کلمه دویمین در لغت نامه دهخدا

دویمین. [ دُ ی ُ ] ( ص نسبی ، اِ ) دویم. ( ناظم الاطباء ). رجوع به دومین و دویم و دوم شود.

معنی کلمه دویمین در فرهنگ فارسی

دویم .

جملاتی از کاربرد کلمه دویمین

می درد دست عزا جامه صبح دویمین شیعیان ماتم کیست
ماتم فاطمه داغ حسن و سوک علی است قتل اکبر دویمین احمد مختار حسین
مسافربن ابی عمر و دویمین صباح که نام بردم و گفتم چه کرد و در چه مکان