دوکانی

دوکانی

معنی کلمه دوکانی در لغت نامه دهخدا

دوکانی. [ دُ ] ( ص نسبی ) بازاری. ( ناظم الاطباء ). || محافظ دکان و صاحب دکان. ( ناظم الاطباء ).
دوکانی. [ دُ ] ( اِ ) استعمالی از دوکان به معنی مصطبه و ایوان و مهتابی : امیر از باغ به دوکانی رفت و به شراب بنشست. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 506 ). چون قدری پیش برفتم در پیش کوی در سرای بزرگ پادشاهانه پدید آمد چنانک از آن ملوک و سلاطین باشد و بر در سرای دوکانیها کشیده و جمعی مردم انبوه دست در کمر کرده و بر پای ایستاده. ( اسرارالتوحید چ صفا ص 363 ).

معنی کلمه دوکانی در فرهنگ فارسی

استعمالی از دوکان به معنی مصبطه و ایوان و مهتابی .

معنی کلمه دوکانی در دانشنامه عمومی

دوکانی جماعت و شهرکی در جنوب غربی کشور تاجیکستان است که در ناحیهٔ نارک ولایت ختلان قرار دارد.

جملاتی از کاربرد کلمه دوکانی

برم از آسیا به دوکانی که بود چار حد او بدنم
چو آرد اجرام گردون را ببیز اندر ضمیر دل که با پرویزن پروین برین پیروزه دوکانی