دوگمانی. [ دُ گ ُ ] ( حامص مرکب ) شک و تردید. ( یادداشت مؤلف ) : دشمن را به استمالت بدست آوردن خوارتر که به مقاتلت از بیخ برکندن که استیصال دوگمانی بود و پیوستن و وصال تن آسانی. ( راحةالصدور راوندی ).
معنی کلمه دو گمانی در فرهنگ فارسی
شک و تردید .
جملاتی از کاربرد کلمه دو گمانی
هر دو خیالی هر دو گمانی از شعلهٔ من موج دخانی
باقیان زین دو گمانی میبرند سوی لانهٔ خود به یک پر میپرند