دهشی

معنی کلمه دهشی در لغت نامه دهخدا

دهشی. [ دَ / دِ هَِ ] ( ص نسبی ) از در دهش. درخور دهش. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به دهش شود.

جملاتی از کاربرد کلمه دهشی

در سال ۱۹۱۲ و به درخواست انجمن روانپزشکی آلمان برنامه‌ریزی برای پایه‌گذاری یک مرکز پژوهشی را آغاز کرد. پس از یک دهش سخاوتمندانه از سوی بانکدار آلمانی-آمریکایی یهودی، جیمز لوئب که یکی از بیماران پیشین کرپلین بود و قولهایی از سوی حامیان علم، مؤسسهٔ آلمانی پژوهشهای روانپزشکی در سال ۱۹۱۷ در مونیخ آغاز به کار کرد. این مرکز ابتدا در ساختمانهای بیمارستان واقع بود و هزینهٔ نگهداری آن توسط دهشهای بیشتر از سوی لوئب و خانواده‌اش پرداخت می‌شد. در سال ۱۹۲۴، تحت نظارت انجمن قیصر ویلهلم برای پیشرفت علم درآمد. سپس بنیاد راکفلر متعلق به خانوادهٔ آلمانی آمریکایی راکفلر با دهشی چشمگیر امکان بنای ساختمانی مختص مؤسسه را فراهم آورد که تحت نظر کرپلین بود و در سال ۱۹۲۸ رسماً آغاز به کار کرد.