دهداری

معنی کلمه دهداری در لغت نامه دهخدا

دهداری. [ دِ ] ( حامص مرکب ) صفت و شغل دهدار. فن نگاهداری زرع و کشت و مالداری در ده. ( یادداشت مؤلف ). || شغل دهدار. عمل اداره دهستان. و رجوع به دهدار شود. || اداره ای که دهدار در رأس آن قرار دارد و به اداره امور دهستان می پردازد.
دهداری. [ دِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سیاخ بخش مرکزی شهرستان شیراز. واقع در 76هزارگزی جنوب شیراز. سکنه آن 178 تن. آب آن از رودخانه قره آغاج تأمین می شود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).
دهداری. [ دِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان چغاپور بخش خورموج شهرستان بوشهر. واقع در24هزارگزی جنوب خورموج. سکنه آن 300 تن. آب آن از چاه تأمین می شود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

معنی کلمه دهداری در فرهنگ فارسی

عمل و شغل دهدار

جملاتی از کاربرد کلمه دهداری

نخستین بازی بین‌المللی باشگاه فوتبال پرسپولیس، بازی دوستانه‌ای در روز ۵ تیر ۱۳۴۷ برابر تیم ارتش کره جنوبی در تهران بود.این بازی دومین بازی تاریخ پرسپولیس پس از پیوستن پرویز دهداری و بازیکنان باشگاه فوتبال شاهین به این تیم بود.
بعد از سال ۶۴ به تیم ملی بزرگسالان دعوت شد. بعد از اینکه ۱۴ نفر از تیم ملی استعفا دادند شادروان پرویز دهداری با او صحبت کرد و امید هرندی به عنوان دروازه‌بان اول تیم ملی انتخاب شد. احمدرضا عابدزاده و بهزاد غلامپور دروازه‌بان دوم و سوم تیم ملی بودند. اما اتفاقی عجیب افتاد و هرندی تیم ملی را برای حضور در یک بازی درون استانی بین تیم‌های آب منطقه‌ای رشت و شهرداری رشت از دست داد
نماینده دولت در دهستان دِهدار خوانده می‌شود. ساختمان و سازمان اداری محل فعالیت دهدار دهداری نام دارد. دهستانْ کوچک‌ترین واحد تقسیمات کشوری با محدودهٔ جغرافیایی معین است که از به هم پیوستن چند روستا، مکان و مزرعهٔ هم جوار تشکیل می‌شود. روستاهای یک دهستان از لحاظ محیط طبیعی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی همگن هستند که این خدمات‌رسانی و برنامه‌ریزی در سامانه و شبکه‌ای واحد را ممکن می‌سازد. دهستان توسط دهدار اداره می‌شود.
حسن حبیبی اولین سرمربی رسمی فوتبال ملی ایران بعد از انقلاب بود. او در تیر ماه سال ۱۳۵۸ تیم منتخب تهران را در مسافرت به شوروی سابق همراهی کرد و بلافاصله بعد از آن به دنبال حضور ناصر نوآموز در راس فدراسیون فوتبال ایران به سمت سرمربی رسمی تیم ملی فوتبال ایران منصوب شد. حبیبی بعد از پرویز دهداری و محمد رنجبر، سومین مردی بود که بعد از تجربه کردن بازوبند کاپیتانی تیم ملی فوتبال سرمربیگری این تیم را هم تجربه کرده‌است.
حسین مسگر ساروی (۸ آبان ۱۳۳۶ در قائم‌شهر) بازیکن بازنشسته و مربی کنونی فوتبال ایران است. وی در سال‌های ۶۴ و ۶۵ و در زمان مربیگری مرحوم پرویز دهداری، فریدون عسگرزاده، ناصر ابراهیمی و رضا وطنخواه پیراهن تیم ملی را بر تن کرد. در ۱۵ بازی ملی حضور داشت و بازوبند کاپیتانی تیم ملی را به بازو بست.
بعد از قهرمانی تیم ملی در جام ملت‌های ۱۹۷۲ و صعود به المپیک ۱۹۷۲، مسئولین وقت فدراسیون مرتکب اشتباهی بزرگ شدند و بی اعتنا به عوامل دخیل در صعود و قهرمانی از وجود محمود بیاتی به جای پرویز دهداری و محمد رنجبر در تیم ملی بهره بردند. استفاده از بیاتی در دور دوم منطقی نبود. تیم ملی در دوران دوم مربیگری بیاتی نتایج خوبی به دست نیاورد و در مسابقات مقدماتی جام جهانی ۱۹۷۴ آلمان هم حذف شد و موفق نشد حضور در جام جهانی را تجربه کند.
در آن سو، و در تاریخ ۱۸ تیر ۱۳۴۶؛ باشگاه شاهین که در دهه ۱۳۴۰ بازیکنان زیادی در تیم ملی ایران داشت و در میان مردم محبوب بود، به دستور سازمان ورزش و تفریحات ایران رسماً منحل شد. با رایزنی‌های عبده با پرویز دهداری (مربی شاهین) و امیرمسعود برومند (سرپرست شاهین)، بیشتر بازیکنان باشگاه شاهین به پرسپولیس پیوستند و باعث شهرت و محبوبیت آن شدند.
پس از گرفتن دیپلم به دانشگاه پلیس آمدم و همزمان در تیم تاج تهران بازی می‌کردم. در آن زمان تیم تاج بازیکنان بسیار بزرگی داشت که اکثراً ستاره‌های تیم ملی بودند. استخوان بندی تیم ملی آن دوره را، مانند دهه ۷۰ تیم‌های تاج و پرسپولیس تشکیل می‌دادند. دهداری یا مهراب شاهرخی، امیر جاسبیان، آقایان بهزادی، شیرزادگان و برومند ستاره‌هایی بودند که در تیم ملی و باشگاهی خود می‌درخشیدند. متقابلاً می‌توان از رنجبر، کوزه کنانی، جدی کار، برادران بیاتی و حسن حبیبی نام برد.
این روستا پیش از این از توابع دهستان فداغ بود که در سال ۱۳۸۹ صاحب دهداری گردیده و مرکز دهستان خلیلی نام گرفت.
پس از انحلال شاهین هواداران با ادامهٔ لیگ همراهی نکردند. هنگامی که شاهین منحل شد، چند باشگاه مانند پاس، راه‌آهن و عقاب در پی جذب بازیکنان شاهین برآمدند و این به معنی از هم پاشیدن این تیم بود. اما با رایزنی علی عبدو با پرویز دهداری و مسعود برومند، بازیکنان باشگاه شاهین به تیم پرسپولیس پیوستند.