ده نشین

کاوش‌های باستان‌شناسی نشان می‌دهد که قدمتِ سکونتِ انسان در این منطقه به چهل هزار سال می‌رسد. بازمانده‌های فرهنگیِ دورانِ پارینه سنگی، میان سنگی، نوسنگی و شهرنشینی در این ناحیه به چشم می‌خورد.[نیازمند منبع] سرزمین بختیاری، از جمله محدود سرزمین‌هایی است که انسان برای اولین بار به اهلی کردنِ حیوانات و نباتات پرداخته یا به دیگر سخن، زندگی ده نشینی و کشاورزی را که لازمهٔ پیدایش تمدن می‌باشد، آغاز نموده‌است. خوانی کشیده عشق سزاوار آفرین بسم الله ای حریف گدا خوی ده نشین

معنی کلمه ده نشین در لغت نامه دهخدا

ده نشین. [ دِه ْ ن ِ ] ( نف مرکب ) که در ده نشیند. که در ده سکنی گزیند. روستایی. دهقان. دهگان. روستا. قاری. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به دهقان شود.

معنی کلمه ده نشین در فرهنگ فارسی

که در ده نشیند .

جملاتی از کاربرد کلمه ده نشین

ده نشین به دود سوی رز خویش جنبش هر کسی به مرکز خویش