دندان ساز

معنی کلمه دندان ساز در لغت نامه دهخدا

دندان ساز. [ دَ ] ( نف مرکب ) مسنن. که ساختن دندان پیشه دارد. که به ساختن دندان مصنوعی اشتغال دارد. ( یادداشت مؤلف ). آنکه دندان عاریه می سازد. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه دندان ساز در فرهنگ عمید

سازندۀ دندان، کسی که دندان عاریه یا مصنوعی برای مردم می سازد.

معنی کلمه دندان ساز در فرهنگ فارسی

سازنده دندان، کسی که دندان عاریه یامصنوعی بسازد
( صفت ) کسی که دندان مصنوعی سازد .

معنی کلمه دندان ساز در فرهنگستان زبان و ادب

{denturist} [پزشکی-دندان پزشکی] شخصی که حرفۀ او عمدتاً قالب گیری و ساخت دندان های مصنوعی متحرک است و به صورت مستقل و بدون نظارت دندان پزشک کار می کند

جملاتی از کاربرد کلمه دندان ساز

مردم این روستا اکثرا تحصیل کرده هستند و شغل بیشترشان معلم وکارمند و کشاورز و وکالت هست این روستا دارای شاعر های نامی همچون محمد علی بهبودی فرد و شاعر سل اوغلو و درد اغلو هست که متاسفانه اثرات بهبودی فرد به کتابت نرسید و ثبت نشده هست اما تمامی شعرهای او در یادهای اهالی این روستا ثبت شده ، درسال های در حدود سال ۱۳۲۰ شمسی زن دلاوری معروف به فاطمه النسا که در کل منطقه معروف به مامای تجربی بود و هر زایمانی به دست این زن دلاور و مهربان روی میداد و نقش ماما را داشت و غسل های میت روستا و اطراف را انجام میداد و مرادخان عربی دندان ساز تجربی آن زمان بود و اولین کارمند روستا اقای آدشیرین پرستار