دلریشی

معنی کلمه دلریشی در لغت نامه دهخدا

دلریشی. [ دِ ] ( حامص مرکب ) ریشی دل. حالت و چگونگی دلریش. رنجوری و درماندگی. ( ناظم الاطباء ). رجوع به دلریش شود.

جملاتی از کاربرد کلمه دلریشی

بنده دلریش سلطانیم و مرهم وصل اوست عاقبت رحمی کند سلطان به دلریشی ما
ناگهی از کاروان پیشی گرفت راه درویشی و دلریشی گرفت
حرامست اهل معنی را چشیدن نعمت خوانی که نبود سینه نان گرم و دلریشی نمکدانش
دل تو منبع لطف و دل ما مخزن غم ز تو دلجوئی شایان و ز ما دلریشی
عجز بی خویشی و درویشی و دلریشی و درد این همه بر دعوی عشقت گواه آورده ام