دل شکاف

معنی کلمه دل شکاف در لغت نامه دهخدا

دل شکاف. [ دِ ش ِ ] ( نف مرکب ) شکافنده دل :
درکن زآهنگ رزم خصم ز میدان
درگذران تیر دل شکاف ز سندان.منوچهری.- خنجر دل شکاف ؛ تیز. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

معنی کلمه دل شکاف در فرهنگ فارسی

شکافنده دل .

جملاتی از کاربرد کلمه دل شکاف

آن نشان را واصفان خواندند ناف نافی از وی نافه را در دل شکاف
پیشت آوردم پیامی دل شکاف ای ز تو ثور فلک دزیده ناف
غافلم زان پیچ و تاب غصه کز غم در دل است دل شکاف آهی به امید فراغت می‌کنم
فیّاض زخم تازه به مرهم رفو مکن کاین زخمِ دل شکاف چو گردد کهن خوش است
بیم او چون دل شکافی میکند عقل را از عقل صافی میکند
آه از آن شیشه‌ای‌ که چون‌ کژدم هیأتش دل شکاف زهره درست
چون گذارد پا به عزم صید بر چشم رکاب با خدنگ دل شکاف و با سنان جان ستان
ای مشعشع ذوالفقار دل شکاف مدتی شد تا که ماندی در غلاف
به قدر عجز ازین دامگاهت آزادیست که دل شکاف قفس دارد از شکستن رنگ
از تیغ جانستان تو در قهر الامان وز تیر دل شکاف تو در رزم الحذر