دل زهرا

حسرت مرگ جوانان در دل زهرا بخلد زاده مرجانه دون کامیاب از یک طرف

اولاد فاطمه همگی بی‌کسند و زار ای نور دیدة دل زهرا چه می‌روی!

داند جهان که قره عین پیمبرم شایسته میوه دل زهرا و حیدرم

زینت دوش نبی بودی و نور دل زهرا پایمال از سم اسبان مخالف تو چرایی؟

وندر نسب کم از سگ آنی هزار بار کو گفت میوه دل زهرا و حیدرم

نرسیده است به داغ دل زهرا مرهم به سر داغ دلش داغ دگرآمده است

جان علی و جسم حسین و دل زهرا کز روضه رسولش سوی جان نور فرستد

این داغ سینهٔ اسدالله و فاطمه است؟ یا باغ میوهٔ دل زهرا و مرتضاست؟

عودی که میوهٔ دل زهرا درو بود نشگفت اگر شکوفهٔ او زهرهٔ سماست

ای نور دیده و دل زهرا و مصطفی! ای شهسوار ملک عجم، خسرو عرب!