دل دوری

معنی کلمه دل دوری در لغت نامه دهخدا

دل دوری. [ دِ ] ( حامص مرکب ) تنفر از یکدیگر. بغضاء : و ألقینا بینهم العداوة و البغضاء... ( قرآن 64/5 )؛ میان جهودان و ترسایان دشمنی و دل دوری افکندیم. ( تفسیر ابوالفتوح رازی ج 2 ص 188 س 8 ).

معنی کلمه دل دوری در فرهنگ فارسی

تنفر از یکدیگر .

جملاتی از کاربرد کلمه دل دوری

میخوری خون دل من، تا ز دل دوری کنم از دلم چون دور گردی؟ چون به جان پیوسته‌ای
از حقیقت چنان به دل دوری که نه‌ای اوستاد مزدوری
دل در اوصاف تو گر چند که دوراندیشست همچو اندیشه ترا کی بود از دل دوری