دل دوری
معنی کلمه دل دوری در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه دل دوری
میخوری خون دل من، تا ز دل دوری کنم از دلم چون دور گردی؟ چون به جان پیوستهای
از حقیقت چنان به دل دوری که نهای اوستاد مزدوری
دل در اوصاف تو گر چند که دوراندیشست همچو اندیشه ترا کی بود از دل دوری