دقاقی

معنی کلمه دقاقی در لغت نامه دهخدا

دقاقی. [ دَق ْ قا ] ( حامص ) گازری. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به دقاق شود.
- دقاقی کردن ؛ کوفتن و دق کردن. ( ناظم الاطباء ).
- || گازری کردن. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه دقاقی در فرهنگ فارسی

گازری. دقاقی کردن . کوفتن و دق کردن .

جملاتی از کاربرد کلمه دقاقی

مرد دقاقی،که داری این هوس؟ یا تو در غایت خری، من خرمگس؟
یا در افتد به وعظ و دقاقی تا نماند ز علم او باقی
یا برون اوفتد به دقاقی یا به تزویر و شید و زراقی