دفوف. [ دَ ] ( ع ص ) عقاب دفوف ؛ عقابی که نزدیک زمین رسیده باشد وقت فرودآمدن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). دفوف. [ دُ ] ( ع اِ ) ج ِ دف [ دَف ف / دُف ف ]. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به دف شود.
جملاتی از کاربرد کلمه دفوف
سپهر در ناسخ گويد: اهل بيت عليه السلام را از دروازه ساعات ، كه ابعد طرق به دارالاماره يزيد بود، داخل شام نمودند. نيز شهر شام را زينت كردند و پرده هاى زرنگار وديبا به ديوارهاى كوچه و بازار بياويختند و زنان مغنيه ، بى پرده ، به نواختنطبول و دفوف دست افشان و پاى كوبان بودند و يزيد يكصد و بيست پرچم براىاستقبال از ايشان برافراشت و مردم به همديگر مباركباد مى گفتند و آن روز را عيد قراردادند.