دسته جات
معنی کلمه دسته جات در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه دسته جات
جمعى از مفسران معتقدند كه آيه درباره يهود و نصارى نازل شده است كه به دسته جات مختلف و پراكنده تقسيم شدند، و در برابر يكديگر صف بندى كردند.
((عزادارى براى امام حسين مخصوص شيعيان نبوده بلكه همواره همه مسلمانانى كه محبت خاندان پيامبر را در دل داشته اند براى مصائب آنها ناراحت و عزادار و غمگين بوده اند و اين عزادارى را به شكل هاى مختلف از جمله تشكيل مراسم مرثيه خوانى يا مراسم هيئت هاى مذهبى و دسته جات گوناگون عزادارى نشان مى دهند، در كشور ما، در پاكستان و هند، در عراق و در همه مناطق كه شيعيان در آنجا حضور دارند حتى در برخى از كشورهائى كه فقط برادران اهل تسنن زندگى مى كنند نيز اين مراسم هست و مراسم خوبى است ))(55) .
((دو دَمه )) شعرى است دو بندى كه در عزادارى ها و حركت دسته جات ، مورد استفاده زيادى دارد و در واقع نوحه اى است كه سينه زن بسيار سريع آن را ياد گرفته و فوراً به سينه اش مى زند و بعضاً احتياج به هيچ گونه مقدمه و مؤ خره اى هم ندارد كه دو بند مجزا از هم دارد و ممكن است دو بيت و يا دو مصرع بوده باشد كه مى توان از آن براى پايان عزادارى در هر جاى مجلس و همچنين در عزادارى هاى مختصر، به طور مستقل استفاده نمود.
و همان طور كه آيه فوق اشاره مى كند نبايد در استفاده كردن از روش هاى مختلف مبارزه جمود به خرج داد، بلكه بايد با توجه به مقتضيات زمان و مكان ، و چگونگى موقعيت دشمن اقدام نمايند، آنجا كه وضع دشمن طورى است كه بايد در دسته جات مختلف به سوى او بروند از اين روش استفاده كنند و هر كدام برنامه مخصوص به خود در مقابله با او داشته باشند، و آنجا كه ايجاب مى كند همه با برنامه واحد، تهاجم را شروع كنند دريك صف به ايستند.
159 - كسانى كه آئين خود را پراكنده ساختند و به دسته جات گوناگون (و مذاهب مختلف) تقسيم شدند هيچگونه ارتباطى با آنها ندارى ، كار آنها واگذار به خدا است پس خدا آنها را از آنچه انجام مى دادند با خبر مى كند.
(ثبات ) جمع (ثبة ) بر وزن (گنه ) به معنى دسته جات پراكنده است و دراصل از ماده (ثبى ) به معنى جمع گرفته شده . در آيه فوق قرآن خطاب به عموم مسلمانان كرده و دو دستور مهم ، براى حفظ موجوديت اجتماعشان به آنها مى دهد.
در روايتى از امام باقر (ع ) كه در تفسير على بن ابراهيم درذيل اين آيه نقل شده چنين مى خوانيم : فارقوا اميرالمومنين عليه السلام و صاروا احزابا:(يعنى آيه اشاره به كسانى است كه از امير مومنان جدا شدند و به دسته جات مختلف تقسيم گرديدند).
عالمان دينى شيعه به موازات گسترش و بسط اجتماعى مراسم عاشورا كه از دوران آل بويه به بعد در بخش هاى مختلف ايران گسترش يافت و از قرن يازدهم به بعد به مرور در قالب شيوه هاى خاصى از عزادارى و دسته جات سينه زنى و روضه خوانى شكل مى يافت ، با تكيه بر متون تاريخى و منابع روايى شيعه كه صورت تاريخى واقعه را بازگو كرده و آداب دينى آن را مبتنى بر ارزش الهى عزادارى و گريه بر امام حسين عليه السّلام آموزش مى داد، به حراست از سيرت و صورت مراسم مى پرداختند.
((به جاى عزادارى ، كاروان شادى (كارناوال ) در ايام عاشورا به راه انداختند و صنوف را مجبور كردند كه در برپايى كارناوال پيشقدم شده ، هر صنفى رسته خود را شركت دهد. خوب به خاطر دارم در اواخر سلطنت پهلوى حركت كارناوال (كاروان شادى ) مصادف بود با شب عاشورا، و در كاميون ها دسته جات رقاصه با ساز و آواز و پايكوبى و رقص ، در شهر به گردش درآمده بودند. در عوض اگر احيانا افرادى از ذاكرى با عبا و عمامه ديده شدند، تحت تعقيب قرار مى گرفتند.))(224)