دسترد
جملاتی از کاربرد کلمه دسترد
پس از اين واقعه ، ابوبكر و زنش كه موقعيت شناس بودند با پيشنهاد پى در پى واصرار زياد دختر خود ((عايشه )) را به عقد پيغمبر در آوردند. هر بار كه پدر و مادرعايشه موضوع را به پيغمبر پيشنهاد مى كردند، حضرت مى فرمود: بگذاريد براى وقت ديگرى . و چون اصرار آنان از حد گذشت و پيغمبر ديد كه در آن ايام بحرانى اگر دسترد به سينه ابوبكر بزند، ممكن است عكس العمل نامطلوب داشته باشد، پذيرفت وعايشه به عقد حضرت در آمد ولى پيغمبر گوشزد نمود كه عروسى باشد براى بعد. وچون از مدينه به مكه هجرت فرمود، عروسى هم سرگرفت . عايشه تنها دخترى بود كه به عقد پيغمبر درآمد.
گر چه مستى شراب مشهور است ولى مستي هائى بدتر از مستى شراب نيز پيدا ميشود كهاز آن جمله مستى مقام و مستى شهوت است ، در آيات فوق خوانديم كه خداوند به جان پيامبرش سوگند ياد ميكند كه اين گروه در مستى خود سرگردان و حيرانند، آنچنان كه روشنترين جاده نجات را نميبينند، كار به جائى ميرسد كه پيامبر بزرگى همچون لوط حاضر ميشود دختران خود را به ازدواج آنها در آورد تا از طريق حلال و مشروع اشباع شوند و از گناه و آلودگى و ننگ رهائى يابند اما باز هم آنها دست رد بر سينه او ميگذارند!