دروهان

معنی کلمه دروهان در لغت نامه دهخدا

دروهان. [دَ ] ( اِخ ) نام رودخانه ای است در بلخ. ( آنندراج ).
دروهان. [ دُ ] ( اِخ ) دوروهان. ده کوچکی است از دهستان بویراحمد سرحدی بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان. واقع در 3 هزارگزی باختر سی سخت و 2هزارگزی باختر راه اتومبیل رو سی سخت به شیراز. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ). این دهستان تا سال 1339 هَ. ش. تابع بهبهان بود و بعد از تأسیس شهرستان کهکیلویه ( دیماه 1337 ) ظاهراً تابع آن قرار داده شده است و در آبان 1338 قسمتی از آن از این شهرستان منتزع و ضمیمه شهرستان شیراز شده است. ( از دایرة المعارف فارسی ).

جملاتی از کاربرد کلمه دروهان

دروهان نقاره‌خانه، روستایی از توابع بخش کبگیان شهرستان بویراحمد در استان کهگیلویه و بویراحمد ایران است.
عده ای از افراد طایفه برایی نیز بنا به دلایلی اقدام به مهاجرت به مناطق مختلفی از جمله نقاره خانه، دروهان، آبگرمک، آبزالو، گوشکی بختیاری، براوات بم کرمان، خرامه فارس، مهد دهدشت و دیل و آرو در گچساران نموده‌اند.
دروهان جلیل، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان بویراحمد در استان کهگیلویه و بویراحمد ایران است.
دروهان گلال، روستایی از توابع بخش لوداب شهرستان بویراحمد در استان کهگیلویه و بویراحمد ایران است.