دروسوس
معنی کلمه دروسوس در دانشنامه آزاد فارسی
خاندانی از سرداران رومی. یکی از اعضای سرشناس و اولیۀ آن مارکوس دروسوس ( ـ ۱۰۹پ م) بود، که با کایوس سمپرونیوس کراکوس حامی (تریبیون) ملت (۱۲۲پ م) بودند. دروسوس درمقام عضو حزبِ سنا با عرضۀ پیشنهادهای آزادمنشانه تر از کراکوس از اعتبار رقیب کاست. در ۱۱۲پ م کنسول شد. پسرش، مارکوس دروسوس (وفات ۹۱پ م)، نیز رهبر جناحی در سنا بود. سیاست او جلب حمایت مردم و متحدان ایتالیایی برای سنا بود تا سنای روم کنترل دادگاه ها را دوباره به دست آورد. با افزایش حق شهروندی حمایت مردم و ایتالیایی ها را جلب کرد، اما سنا از ترس آشوب های عمومی، قوانین دروسوس را باطل کرد. ایتالیایی ها به خشم آمدند و جنگ اجتماعی بین رم و ایتالیایی ها آغاز شد و دروسوس به قتل رسید. از فرزندخوانده های این خانواده لیویا دروسیلا، مادر نرو کلاودیوس دروسوس گرمانیکوس (۳۹ـ۳۸پ م)، معروف به دروسوس بزرگ، بود؛ پسرخواندۀ اوگوستوس نیز بود. گرمانیکوس در ۱۵پ م برضد رایتیایی ها جنگید و در ۱۳ و ۱۲پ م در گُل به سرکوب قبایل مشغول بود و در بازگشت به رم (۱۱پ م) قاضی تحت فرمان کنسول شد. سپس به آلمان بازگشت و اقوام آن دیار را در شرق و شمال رود راین سرکوب کرد و استحکاماتی در راین ساخت و همان جا درگذشت. برادرش امپراتور تیبریوس بود. با آنتونیای کوچک، دختر مارک آنتونی ازدواج کرد و صاحب سه فرزند شد: گرمانیکوس سزار، لیویلاو کلودیوس اول.
جملاتی از کاربرد کلمه دروسوس
به مارشال (شاعر) توسط دومیتیان در پاداش چاپلوسی مارشال (شاعر) نسبت به دومیتیان، و به همسر امپراتور آگوستوس، لیویا دروسیلا - که دو فرزند داشت - در پاسخ به مرگ پسرش دروسوس در ۹ پ.م. به صاحبان کشتیهای بزرگ نیز در زمان امپراتوری حق سه فرزند اعطا شد.
از زمان برادران گراکوس پیشنهادها و لوایحی مبنی بر تعمیم حقوق شهروندی به دیگر اقوام ایتالیایی متحد روم ارائه شده و مورد بحث قرار گرفتند امّا تلاشها به نتیجهای نرسید. در ۹۱ق. م زمانی که تریبون مارکوس لیویوس دروسوس،[یادداشت ۷۶] که مشغول تهیه و تدارک لایحهای برای اعطای حق شهروندی به متحدان ایتالیایی بود به قتل رسید، بر خیلیها ثابت شد که حکومت روم ذاتاً قصد اعطای شهروندی به آنان را ندارد. اینچنین بود که جنگی داخلی که از ۹۱ تا ۸۸ پیش از میلاد به طول انجامید، میان ارتش روم و متحدان ایتالیایی به وقوع پیوست.
در نگارش کتاب از پیدایش روم، لیویوس به فرمان آگوستوس دنبالهٔ کار ویرژیل را گرفت و درست از همانجائی که ویرژیل دست از ادامه کار کشید شروع کرد و سخت مورد احترام امپراتور قرار گرفت. لیویوس با اینکه سخت دلباخته سخنرانی و بازگویی بود، بهواسطه جلوگیری حکومت از سخنرانی و آزادی بیان ناچار تن به تاریخنویسی داد. آغاز نگارش کتابش بین سالهای ۲۷ تا ۲۵ ق.م. بودهاست و از حوادث قبل از تأسیس روم بهدست رومولوس در ۷۵۳ ق.م. (خصوصاً پیاده شدن آینیاس در ایتالیا) شروع میشود و با مرگ دروسوس ــ فرزندخواندهٔ آگوستوس ــ پایان مییابد.