درخاستن

معنی کلمه درخاستن در لغت نامه دهخدا

درخاستن. [ دَت َ ] ( مص مرکب ) افراشتن. بر پا کردن. بلند کردن. || گذاشتن. نهادن. جا دادن. ( ناظم الاطباء ).

جملاتی از کاربرد کلمه درخاستن

چو باید از این تخت درخاستن نیرزد نشستن به برخاستن