درخ
جملاتی از کاربرد کلمه درخ
زاد این نتیجه نیم شب از آخر رجب درخی و عین و دال ز هجر پیمبری
نوح (عليه السلام ) از خدا درخ واست نصرت مى كند، و حرف باء در (بما) بدليهاست ، و معناى آن اين مى شود كه : خدايا! عوض وبدل تكذيب ايشان تو مرا يارى بده . ممكن هم هست (باء) را براى آلت بگيريم ، كهبنابر آن معنا چنين مى شود: خدايا! مرا با همان
بخت از درخان ما درآید روزی، خورشید نشاط ما برآید روزی،
شرطِ رَهِ عشق چیست، درخون گشتن همچون شمعی به فرق بیرون گشتن
آرى ، هنگامى كه برادرانش ، عموزادگانش و ديگر افراد كاروان را چون ستارگانى درخون نشسته ديد كه بر صحرا فتاده اند و جسدهاى پاره پاره آناندل را به درد مى آورد، قلبش فشرده شد و از زندگى بيزار گشت . لذا بر آن شد كهانتقام آنان را بگيرد و به آنان بپيوندد.
بسی بر نیامد که باز آمدی ندانم چسان غوطه درخون زدی
جامه و رویش همه درخون گرفت بعد ازآن رفت و ره هامون گرفت
ز قول شرع درخون اوفتادم سراندر کائنات دل نهادم
داغ می رویاند از دل خالهای عنبرین میکشد درخون نگه را چهره های لاله رنگ