دراندیشیدن. [ دَ اَ دی دَ ] ( مص مرکب ) اندیشیدن. اندیشه کردن : امیر بدگمان گشت و دراندیشید و دانست که خشت از جای خود برفت. ( تاریخ بیهقی ص 235 ). دراندیش ارچه کبکت نازنین است که شاهینی و شاهی در کمین است.نظامی.دراندیشید و بود اندیشه را جای که بادافراه را چون دارد او پای.نظامی.دراندیش ای حکیم از کار ایام که پاداش عمل باشد سرانجام.نظامی.رجوع به اندیشیدن شود.
معنی کلمه در اندیشیدن در فرهنگ فارسی
اندیشیدن اندیشه کردن
جملاتی از کاربرد کلمه در اندیشیدن
اندیشه ، عبور از معلوم به سوی مجهول و روشن کردن مجهول با استفاده از معلومات پیشین است. انسان در اندیشیدن همواره یا با تصوراتِ معلوم خود، تصورات مجهول را روشن میکند یا با بهره بردن از تصدیقاتِ معلوم خود، نتایج صادقی برای روشن شدن مجهولات میگیرد. تصورات، مفاهیم و معانی ، برای بروز و ظهور و نمود خود نیاز به لفظ دارند. لفظ، قالبی برای اندیشه و ابزاری برای انتقال مفاهیم و معانی ذهنی به دیگران است. تصور، عبارت است از پدید آمدن صورت اشیاء در ذهن بدون حکم؛ حال، صورت شیء پدید آمده در ذهن برای به کار رفتن در اندیشه و انتقال به دیگران نیاز به حاملی دارد که به آن لفظ گفته میشود.
کسانی که در اندیشیدن، خطر میبینند، باید توجه داشته باشند که اگر در اندیشیدن احتمال خطر وجود دارد در «نیندیشیدن» خطر سقوط در ورطه حماقت و نادانی، قطعی و تردید ناپذیر است. ضربالمثلی وجود دارد که میگوید: «دست بکش و بیندیش» حل مسئله ترس از اندیشیدن یکی از مقدمات فهم فلسفی و عمیق است.
«ریاضیات همواره در اندیشیدن و ساختمانپذیری گزارههای فلسفی راه دارد ... . اگر به تاریخ نظر کنیم خواهیم دید اغلب ریاضیدانان صاحب مکتب برای بیان کلیات نظامهای خود به بیان فلسفی روی آوردهاند.... در قرن بیستم بسیاری از فیلسوفان ریاضیدان نیز بودهاند مانند برتراند راسل و بسیاری از ریاضیدانان نیز مانند ای، آی، جی بروئر فیلسوف بودهاند. در واقع خلاقیت فکری در ریاضیات و فلسفه در نهایت یکی است.»
دوران کودکی انی دیلارد که در خانوادهای نسبتاً ثروتمند در پیتسبورگ سپری شد، بنمایهٔ خودزندگینامهای به نام کودکیِ آمریکایی بودهاست. او در این کتاب فرایند پیوند خوردنِ خود با جهان را از طریق مطالعهٔ جغرافیا، زمینشناسی و تاریخ طبیعی شرح میدهد و از تجربیاتِ اولیهاش در اندیشیدن به طبیعت سخن میگوید.