خویس. [ ] ( اِخ ) قریه ای است پنج فرسنگی مشرقی ده روم به فارس. ( فارس نامه ناصری ). خویس. [ خ َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حسین آباد بخش شوش شهرستان دزفول ، واقع در 15 هزارگزی جنوب شوش و 6 هزارگزی باختری راه اهواز به دزفول. این دهکده در دشت قرار دارد با آب و هوای مناطق گرمسیری. آب آن از رودخانه دز و محصول آن غلات و برنج و کنجد. شغل اهالی زراعت و راه مالرو و در تابستان می توان اتومبیل برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
معنی کلمه خویس در فرهنگ فارسی
دهی است از دهستان حسین آباد بخش شوش شهرستان دزفول واقع در ۱۵ هزار گزی جنوب شوش و ۶ هزار گزی باختری راه اهواز بدزفول . این دهکده در دشت قرار دارد با آب و هوای مناطق گرمسیری .
جملاتی از کاربرد کلمه خویس
استفان شوستر، زیستشناس از دانشگاه صنعتی نانیانگ در سنگاپور و همکارانش دریافتند که وقتی کشاورزان بانتو ۴۰۰۰ سال پیش در آفریقا گسترش یافتند، جمعیت خویسان شروع به کاهش شدید کرد.
زبانهای خویسان از خانوادههای زبانی بومی در قاره آفریقا میباشند که امروزه اندکی بیش از ۳۰۰ هزار تن گویشور دارند. از این و این زبانها عموماً در زمره زبانهای در خطر هستند.
وی خوشنویسی را در مکتب استادان صاحب نامی چون حسین رسام، ابراهیم بخت شکوهی و غلامحسین امیرخانی آموخته و از سال ۱۳۶۴ از استادان برجسته انجمن خویسان ایران میباشد. وی تاکنون بیش از ۱۵۰ نمایشگاه خط در داخل و خارج از کشور برگزار نموده و در سال ۱۳۸۴ موفق به دریافت نشان درجه یک هنر از سوی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی ایران گردیده است.
هیچ پیکان ز کمانخانهٔ ابروت نجست تا که اول دل زاری هدف خویس نجست
از آنجایی که بسیاری از زبانهای توو با سابقه کمی منقرض شدهاند، سردرگمی قابل توجهی در مورد اینکه کدام یک از نامهای متعدد آنها بیانگر زبانها یا حتی گویشهای جداگانه است، وجود دارد. برای برخی از احتمالات به فهرست زبانهای خویسان مراجعه کنید.
بزیر آمد و دست ورقه گشاد سوی لشکر خویس رفتند شاد
گر حصار آهنین سازد به گرد خویس در همچو ایوانی بماند در حصار آهنین
تا پایان عمر در روستای خویس (میثمثمار) سکونت داشت. حسان از ۱۲ سالگی به خوانندگی و نوازندگی روی آورد که در واژگانی بومی به آن «شاعری» میگویند. او بیت خوان حماسی خوی و بیت خوان آل اللهاست. هنر شاعری در خانواده آنان موروثی است.
زبانهای خویسان در نقاط پراکندهای از جنوب آفریقا یافت میشوند. این خانواده شامل دو شاخهٔ هاتنتات و بوشمن است. این زبانها به ویژه از نظر آواشناسی ارزشمند هستند زیرا در نظام همخوانی آنها، نچآواها واج مستقل به حساب میآیند. البته زبانهای آفریقایی دیگر مانند زولو (که یک زبان بانتو است) نیز دارای نچآوا هستند، اما این قبیل آواها از طریق قرضگیری آوایی از زبانهای خویسان، به این زبانها راه یافتهاند.
دیگر لغاتی که برای توصیف مردم خویسان استفاده میشود بوشمن، (اشاره به مردم سان) و هاتنتات (اشاره به خویخویها) هستند. عبارت اول در حال حاضر در کشورهای متعددی ترجیح داده میشود اما از سوی برخی دیگر منسوخ در نظر گرفته میشود. لغت دومی عموماً موهن در نظر گرفته میشود و دیگر استفاده نمیشود.
زمانی تصور میشد که زبانهای توو شاخهای از خانواده زبانهای خویسانی را تشکیل میدهند که اکنون منسوخ شدهاند و در آن سناریو به آنها خویسان جنوبی میگویند.
ببخشی بر من بیچاره گشته ز خان و مان خویس آواره گشته
پروکوپیوس در کتاب خویس از این مردمان به نام بروخها یاد کردهاست. اینان مردمانی نیمهکوچنشین بودند و زندگیشان بیشتر به اسب بستگی داشتهاست. پیشگویی و غیببینی هم در باورهایشان رواج داشتهاست.
در طول گسترش بانتو، اقوام بانتوزبان بسیاری از ساکنان اولیه را نابود کرده یا آواره کردند. فقط تعداد کمی از مردم امروزی مانند اقوام پیگمی در آفریقای مرکزی، مردم هادزا در شمال تانزانیا و اقوام مختلف خویسان در سراسر آفریقای جنوبی تا آستانه تماس با اروپاییان بر جای مانده اند.