معنی کلمه خوش گذشتن در لغت نامه دهخدا خوش گذشتن. [ خوَش ْ / خُش ْ گ ُ ذَ ت َ ] ( مص مرکب ) بشادی گذشتن. بشادی سپری شدن. با شادی طی شدن.
جملاتی از کاربرد کلمه خوش گذشتن حتى ) را نزد من بفرست ، و يوآب ، اورياه را نزد او فرستاد. و اورياه نزد وى آمد، و داوداز سلامتى يوآب و از سلامتى قوم و از خوش گذشتن جنگ پرسيد.