خوش نمکی

معنی کلمه خوش نمکی در لغت نامه دهخدا

خوش نمکی. [ خوَش ْ / خُش ْن َ م َ ] ( حامص مرکب ) ملاحت. بانمکی. مقابل بی نمکی.

معنی کلمه خوش نمکی در فرهنگ فارسی

ملاحت با نمکی

جملاتی از کاربرد کلمه خوش نمکی

قرص جوین و خوش نمکی از سرشک چشم به ز آنکه دم به میدهٔ دارا برآورم
ترسا بچه‌ای شنگی زین نادره دلداری زین خوش نمکی شوخی، زین طرفه جگرخواری
در خوش نمکی چون تو جگر گوشه نیافت جز ابن یمین هیچکس از کان هنر