خورده بین

معنی کلمه خورده بین در لغت نامه دهخدا

خورده بین. [ خوَرْ / خُرْ دَ / دِ ] ( ص مرکب ) نکته سنج. باریک بین. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( شرفنامه منیری ). || دانا. ( شرفنامه منیری ). || عیب جوی. ( ناظم الاطباء ) ( شرفنامه منیری ). || ( اِ مرکب ) آلتی از ابصار که هر چیز کوچکی بواسطه آن خیلی بزرگ دیده میشود و ذره بین نیز گویند. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه خورده بین در فرهنگ فارسی

نکته سنج باریک بین

جملاتی از کاربرد کلمه خورده بین

تا شاه خورده بین سفر سومنات کرد کردار خویش را علم معجزات کرد
کوهیا شکل دهانش را که گوئی ذره است در دل خورشید رویش خورده بینان دیده اند
ندانی خورده بینان در کمینند همه این قوم گویند این چنیند
هنر مجوی که بازار فضل رایج نیست از آن جهت که بزرگان خورده بین رفتند
رنگ رخ سخن نشان می دهد از عیار مرد صاحب فهم خورده بین ناسره را محک نخواست