خواب مرگ

معنی کلمه خواب مرگ در لغت نامه دهخدا

خواب مرگ. [ خوا / خا ب ِ م َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مرگ. خواب عدم. خواب جاوید. خواب اجل. ( یادداشت مؤ لف ) :
خواب مرگ است هین هله بیدار شو.صفی علیشاه.

معنی کلمه خواب مرگ در فرهنگ فارسی

مرگ خواب عدم

جملاتی از کاربرد کلمه خواب مرگ

بر سرم هنگام خواب آمد ندانم خوانمش خواب مرگ این خواب را یا آنکه خواب زندگی
تا دیر که از زمین نجنبید گفتند به خواب مرگ خسبید
یکی در خواب مرگی با سلامت دوم در مرگ خوابی تا قیامت
ها! مشکل همین جاست؛ زیرا اندیشه اینکه در این خواب مرگ
خفتی به خاک و خون تو و در ماتمت ندید جز خواب مرگ دیده بیدار اهل بیت
اینجا به خواب غفلت و آنجا به خواب مرگ چون مخمل دوخوابه به روی نهالی ام
خواهم که خواب مرگ نبندد دو دیده ام چندانکه چشم خود نگرم زیر پای تو
خواب مرگ است در آن وادی و بیدار دلی شده در سایه هر خاربنش در خواب است
تو را خواب مرگ آمده برفراز نگردی ازین رزم فیروز باز
از نهیب صدا در آن شب تار مرده از خواب مرگ شد بیدار
سر به دامان ندیم اندر نهاد خفت پاسی تن به خواب مرگ داد