خواب فرعون

معنی کلمه خواب فرعون در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] فرعون در عالم خوابی دید که ساحران، کاهنان تعبیر کردند و گفتند: چنین به نظر می رسد که به زودی نوزادی از بنی اسرائیل به دنیا آید و واژگونی تخت و تاج فرعون، و نابودی فرعونیان، به دست او انجام شود.
نام مبارک حضرت موسی (علیه السلام) ۱۳۶ بار در ۳۴ سوره قرآن آمده است، او «موسی بن عمران بن یصهر بن قاهث بن لیوی (لاوی) بن یعقوب بن اسحاق بن ابراهیم». و ۵۰۰سال بعد از ابراهیم خلیل (علیه السلام) ظهور کرد و ۲۴۰ سال عمر نمود. مادر موسی (علیه السلام) «یوکابد» نام داشت، موسی (علیه السلام) و مادرش هر دو از نژاد بنی اسرائیل بودند، و جد شان اسرائیل، یعنی حضرت یعقوب (علیه السلام) بود، نظر به این که حضرت یعقوب (علیه السلام) هفده سال آخر عمر در مصر می زیست، فرزندان و نوادگان او به نام خاندان بزرگ بنی شاهان بنی اسرائیل در مصر را با لقب فراعنه (جمعفرعون) می خواندند، بزرگترین و دیکتاتورترین فرعون های مصر، سه نفر بودند به نامهای: ۱. اپوفس؛ فرعون معاصر حضرت یوسف (علیه السلام)۲. رامسیس دوم؛ که حضرت موسی (علیه السلام) در عصر سلطنت او متولّد شد ۳. منفتاح پسر رامسیس دوّم؛ که موسی و هارون (علیه السلام) از طرف خدا مأمور شدند تا نزد او روند و او را به سوی خدای یکتا دعوت کنند. این فرعون همان است که با لشکرش در دریای نیل غرق شده و به هلاکت رسیدند.
مراحل داستان زندگی موسی
داستان زندگی پرفراز و نشیب موسی (علیه السلام) را می توان در پنج دوره زیر خلاصه کرد:۱. عصر ولادت و کودکی و پرورش او در دامان فرعون.۲. دوران هجرت او از مصر به مَدْین و زندگی او در محضر حضرت شعیب نبی (علیه السلام) در آن سرزمین (بیش از ده سال)۳. دوران پیامبری و بازگشت او به مصر و مبارزه او با فرعون و فرعونیان.۴. دوران غرق و هلاکت فرعون و فرعونیان و نجات بی اسرائیل و حوادث ورود موسی (علیه السلام) همراه بنی اسرائیل به بیت المقدّس.۵. عصر درگیری های موسی (علیه السلام) با بنی اسرائیل.از آیات متعدد قرآن بر می آید که حضرت موسی (علیه السلام) از سوی خدا، از آغاز برای مبارزه با سه شخص فرستاده شد که عبارتند از: فرعون (سمبل طغیان و سرکشی و حاکمیت ظلم) و هامان (سمبل و مظهر شیطنت و طرح های شیطانی) و قارون (مظهر سرمایه داری استثماری، و ثروت اندوزی ناسالم).این سه تن آشکارا با موسی (علیه السلام) مخالفت و دشمنی نموده و آن حضرت را به عنوان ساحر و دروغ گو متّهم نمودند، و هر سه نفر مذکور گرفتار غضب الهی شده و به هلاکت رسیدند. اسرائیل، از مصر برخاستند و در دنیا منتشر شدند.
خواب وحشتناک فرعون و تعبیر آن
فرعون (رامسیس دوّم) طاغوت خودسر و مغرور مصر بود، او مردم را به دو طبقه مستضعف و مستکبر (بردگان و اشرافیان) به نام سبطیان و قِبْطیان، تقسیم نمود، قبطیان همان فرعونیان بودند که در اطراف فرعون به هوس بازی و عیش و نوش و ظلم و ستم سرگرم بودند، و همه اختیارات کشور در دست آنها بود، ولی به عکس، سبطیان طبقه پایین اجتماع، و ستمدیدگانِ مستضعف بودند، که همواره زیر چکمه و چنگال فرعونیان، رنج می بردند، موسی (علیه السلام) و بنی اسرائیل از سبطیان بودند، ولی فرعون از قبطیان.به این ترتیب نژادپرستی عجیبی در کشور مصر و اطراف، حکمفرما بود، و قبطیان می خواستند، همین وضع ادامه یابد، چهارصد سال این وضع نابسامان ادامه یافت تا اینکه خداوند بر بنی اسرائیل لطف کرد، که پیامبری به نام موسی (علیه السلام) بفرستد، و آنها را از زیر یوغ استعمار و استثمار فرعون نجات بخشد.در همین ایام، یک شب فرعون در عالم خواب دید: آتشی از طرف شام شعله ور شد و زبانه کشید و به طرف مصر آمد و به خانه های قبطیان افتاد و همه آن خانه ها را سوزانید، و سپس کاخ ها و باغ ها و تالارهای آنها را فراگرفت و همه را به خاکستر و دود تبدیل نمود.فرعون در حالی که بسیار وحشت زده شده بود، از خواب برخاست و در غم و اندوه فرو رفت، ساحران، کاهنان و دانشمندانِ تعبیر خواب را به حضور طلبید، و به آنها رو کرد و گفت: «چنین خوابی را دیده ام، تعبیرش چیست؟» یکی از آنها گفت: «چنین به نظر می رسد که به زودی نوزادی از بنی اسرائیل به دنیا آید و واژگونی تخت و تاج فرعون، و نابودی فرعونیان، به دست او انجام شود.»
کنترل شدید برای جلوگیری از تولد نوزاد
...

جملاتی از کاربرد کلمه خواب فرعون

تورات سپس داستان دو رفيق زندانى يوسف و خواب هايشان و خواب فرعون مصر را شرح مى دهد كه خلاصه اش اين است كه . يكى از آن دو، رئيس ساقيان فرعون ، و ديگرى رئيس نانواها بود، كه به جرم گناهى در زندان شهربانى ، نزد يوسف زندانى شده بودند، رئيس ساقيان در خواب ديد كه دارد شراب مى گيرد، ديگرى در خواب ديد مرغان از نانى كه بالاى سر دارد مى خورند. هر دو از يوسف تعبير خواستند يوسف روياى اولى را چنين تعبير كرد كه دوباره به شغل سقايت خود مشغول مى شود، و درباره روياى دومى گفت كه به دار آويخته گشته مرغان از گوشتش مى خورند، آنگاه به ساقى گفت : مرا نزد فرعون يادآورى و سفارش كن تا شايد بدين وسيله از زندان آزاد شوم ، اما شيطان اين معنا را از ياد ساقى برد.