خلاف صلاح

معنی کلمه خلاف صلاح در لغت نامه دهخدا

خلاف صلاح. [ خ ِ / خ َ ف ِ ص َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مخالف آشتی و عهد و پیمان. ( ناظم الاطباء ). مخالف رستگاری و فلاح. ( یادداشت بخط مؤلف ).

معنی کلمه خلاف صلاح در فرهنگ فارسی

مخالف آشتی و عهد و پیمان

جملاتی از کاربرد کلمه خلاف صلاح

عموم مؤ منين آن روز، بلكه عامه مسلمين تا روز قيامت است ، و اين خصيصه و طبع هر مسلمانى است ، هر چند كه قرنها بعد به وجود آيد. پس طبع مسلمان از آن جهت كه مسلمان است صلاح و سداد است هر چند كه احيانا بر خلاف طبعش كارى بر خلاف صلاح انجام دهد. بنابراين، ديگر نبايد توهم كرد كه مراد از اين صفت ، صفت خصوص مهاجرين زمان رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) است ،حال چه اين آيات را مكى بدانيم ، و چه مدنى گو اينكه مساءله اخراج از ديار و مظلوميت ،مخصوص آنان است ، زيرا مساءله اخراج از وطن و مظلوميت ، سوژه بحث است ، و خلاصه ،مورد مخصص نيست ، چون مخصص بودن مورد با عموم موصوفين در صدر آيات و عموميت حكم جهاد منافات دارد.

تراژدی انبازه‌ها، یک تئوری اقتصادی است که موقعیتی را شرح می‌دهد که در آن، در یک سیستم منابعی مشترک بین مصرف‌کنندگانی وجود دارد که هر یک تنها با توجه به نفع شخصی خود عمل می‌کنند و به صورت مستقل و بر خلاف صلاح مشترک کل مصرف‌کنندگان، با فعالیت‌های جمعی خود این منابع را به اتمام می‌رسانند.