خلاع

معنی کلمه خلاع در لغت نامه دهخدا

خلاع. [ خ ِ ] ( ع اِ ) ج ِ خلعت. خلعت ها. ( غیاث اللغات ) ( یادداشت بخط مؤلف ).
خلاع. [ خ ُ ] ( ع اِ ) نوعی از دیوانگی مردم. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) ( از اقرب الموارد ). || بیماری صرع. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه خلاع در فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع خلعت
نوعی از دیوانگی مردم یا بیماری صرع

جملاتی از کاربرد کلمه خلاع

تا که در هر صبح سلطان معلی تخت مهر بر تن گیتی فرو پوشد خلاع زرنگار