خشک دامان

معنی کلمه خشک دامان در لغت نامه دهخدا

خشک دامان. [ خ ُ ] ( ص مرکب ) نیکوکار. پاکدامن. خشک دامن. مقابل تردامن :
خشک دامان شوم انشأاﷲ.خاقانی.اصفیا را پیش کوه استاده سوزان دل چو شمع
همچو شمعاز اشک غرق و خشک دامان دیده اند.خاقانی.

معنی کلمه خشک دامان در فرهنگ فارسی

نیکو کار پاکدامن

جملاتی از کاربرد کلمه خشک دامان

اصفیا را پیش کوه استاده سوزان دل چو شمع همچو شمع از اشک غرق و خشک دامان دیده‌اند
چون شگرفان ره از گرد سفر خشک دامان شوم انشاء الله