خشک خار

معنی کلمه خشک خار در لغت نامه دهخدا

خشک خار. [ خ ُ ] ( اِ مرکب ) خار خشک. || آهنی که در بیابان در راه دشمن ریزند تا مانع از عبور سوار و پیاده گردد. ( از ناظم الاطباء ).

معنی کلمه خشک خار در فرهنگ فارسی

خار خشک یا آهنی که در بیابان در راه دشمن ریزند تا مانع از عبور سوار و پیاده گردد .

جملاتی از کاربرد کلمه خشک خار

چنان ابری که گر بر خشک خاری نم خود را دهد گاهی گذاری
تند بادی باز بر کاهی وزید آتشی در خشک خاری جا گزید
چون مه روشن نبود تیره شب چون گل تازه نبود خشک خار
اگر گرد تعلق راهرو از دامن افشاند چه کار از دست خشک خار دامنگیر می‌آید؟
وان خشک خار و خس که بسوزندش فرعون بی‌سلامت و قارون است