خشک بر
معنی کلمه خشک بر در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه خشک بر
هر کس به خوان اهل کرم رفت دست خشک بر آستان خانه خود جا نداده اند
شورِستان یا سَبخا (به عربی: سبخة)، اصطلاحی در جغرافیا است برای اشاره به زمینهای هموار کنار ساحل یا داخل دشتها که با نمک پوشیده شده باشند. شورستانهای کرانهای معمولاً درست بالاتر از سطح جزر و مد معمولی قرار دارند و مواد معدنی تبخیری و شور در نتیجه آب و هوای نیمهخشک تا خشک بر روی آنها انباشته میشود. این گونه کفههای نمکی بیشتر در جنوب خلیج فارس دیده میشود و در زبان عربی آن مناطق به آن «سَبخه» میگویند.
از حیرت تو چون صف مژگان به دور چشم مانده است خشک بر لب ما فوج آهها
چو غنچهایکه شود خشک بر سر شاخی در آستین امیدم کف دعاست گره
کافران پیش او چنان باشند که نی و چوب خشک بر آذر
ور نیاری خشک بر عجزی مَایست دانکه با عاجز گزیده معجزیست
زیرا که چون دور ماند از دریا بس رنجه شود به خشک بر ماهی
جملگی صفات همین نسبت دارد و همچنین در مقامات و صفات دل روش کردن بدین نسق عمری از عهده داد دادن سیر از یک مقام و یک صفت بیرون نتوان آمد و چون در پرورش صفتی دیگر شروع کند آن صفت دیگر خلل پذیرد پس این کار بمجاهده خشک بر نیاید.
برآمد از عقب هفت دگر خشک بر آن پیچید و کردش سر به سر خشک
از زهد خشک بر دل زاهد غبار نیست تابوت بهر مرده دلان مهد راحت است
به آتشِ ترِ می زهدِ خشک بر هم سوز که در فسرده دلان نیست هیچ خیر و فلاح