خشتامن

معنی کلمه خشتامن در لغت نامه دهخدا

خشتامن. [ خ َ / خ ُ م َ ] ( اِ ) مادرزن. ( از برهان قاطع ). خشامن . ( حاشیه برهان قاطع ) :
مرا مغز خرداد خشتامنم.( از فهرست دیوان سوزنی ).|| مادرشوهر، حَماة. ( یادداشت بخط مؤلف ).

معنی کلمه خشتامن در فرهنگ فارسی

مادر زن خشامن

جملاتی از کاربرد کلمه خشتامن

اگر عروس توان گفت ملک گیتی را خجسته تیغ درخشان تو است خشتامن
گشته بر نوعروس ملک او را تیغ داماد و خامه خشتامن