خشت و گل. [ خ ِ ت ُ گ ِ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) خشت خام. خشت ناپخته . - امثال : کار دل است نه کار خشت و گل ؛ بامری دلباختن بیحد و بی دلیل.
معنی کلمه خشت و گل در فرهنگ فارسی
خشت خام خشت ناپخته
جملاتی از کاربرد کلمه خشت و گل
وحشی ز حرم در قدم دوست قدم نه حاجی تو برو خشت و گل خانه نگه دار
یکی از خشت و گل معجز نمایی خورنق پیش او بی قدر جایی
قلعه دیو ( کوچکترین قلعه خشت و گلی ایران )
قدیمیترین ساکنین این شهر در عهد و زمان امپراتوری اکدیین بودهاست و در دوره سلسله «اور سوم و همانا» شان و مقام شهر شادوبوم در میانه دوره بابلیهای بالا رفت یعنی حدوداً ۳۸۰۰ سال پیش و «همانا» مجموعه از ساختمانهای ساخته شده با خشت و گل پیدا شدهاست و از بین ۶ معبد یافته شد میتوان از معبد بزرگی نام برد که مانند معابد بابل جنوبی درست شدهاست و در طرفین معبد در محل ورودی به معبد یا حجره در وسطا آن دو تمثال شیر وجود دارد که از سنگ درست شدهاست.
درورودی این محله مسجدی کوچک و خشت و گلی و در مسیری میدان شکل قرار گرفتهاست.
ز یک خشت و گل آخر خانه کردند چرا این کعبه آن بتخانه کردند
مسلماً بارزترین خصوصیت شهر یزد را میتوان وجود محلههای قدیمی و سنتی با کوچه پس کوچههای خشت و گلی در هم تنیده، بازارها، مساجد، حمام و خانههای آن دانست.
ساعتی خوبتر برانگیزی وانگهی خشت و گل فرو ریزی
هوای دوست ز سر کی برون کند عاشق هزار سال اگر زیر خشت و گل باشد
اتاق از گذشته با به کار بردن خشت و گل یا سنگ و گل ساخته میشد، برای سقف آن از کنده درخت خرما و شاخههای آن استفاده میشد که تاکنون خانوادههای بی بضاعت از این نوع اتاقها استفاده میکنند. در ۱۵ سال اخیر برای ساختن اتاق از آجر، سیمان، بلوک و گچ نیز استفاده میشود که بیشتر افراد ثروتمند از این نوع ساختمانها میسازند و ساختمانهایی با طرح و نقشهٔ مهندسی جای اتاقهای خشتی و گلی را گرفتهاست.
بازار ری یکی از بازارهای تاریخی در شهر ری است. این بازار در شمال آرامگاه شاه عبدالعظیم، بازار ری واقع است. بازار ری متشکل از دو راسته بازار است که در محل تلاقی خود تشکیل یک چهار سوق را میدهند. این محل از قدیمالایام یکی از مراکز فروش ادویه، داروهای سنتی و کالاهای تجاری بود که توسط بازرگانان از طریق جاده ابریشم وارد ری میگردید. این بازار دارای ساختاری متشکل از گچ، آجر، خشت و گل و از نظر قدمت متعلق به صفویه (حدود ۵۰۰ سال پیش) است.
یکی از حوادث مهمی که در شهر دبیران روی داده است وقوع دو زلزله در شامگاه پنجشنبه ۱۸ تیرماه ۱۳۸۲ش به قدرت ۵/۶ و ۵/۸ ریشتر بودهاست که به منازل مسکونی و بافت خشت و گلی این شهر خسارت جدی وارد کرد. تاکنون شهرداری دبیران سه شهردار به خود دیده است. نخستین شهردار حمید کشتکار (۱۳۸۶ تا ۱۳۸۲) و دومین شهردار یاسر شریعتی (۱۳۹۲–۱۳۸۶) بودهاست. سومین شهردار دبیران عبدالحسین هاشمی بوده است (1392_1396)
بافت اغلب مساکن روستاهای این دهستان به سورت مجتمع بوده و در گذشته برای ساخت خانهها از سنگ وگل، خشت و گل استفاده میشدهاست اما امروزه از اجر و آهن و سیمان همچنین سقف خانهها در گذشته گنبدی بودهاست اما امروزه اکثر خانهها بازسازی بنیاد مسکن بعد زلزله سال ۱۳۸۳ است. خانههای گذشته بزرگ بودهاست و دارای چندین اتاق ولی خانههایی که بنیاد مسکن ساختهاست ۴۰ یا ۶۰ متری است بهطور کلی ۳۰۰ واحد مسکونی در طرح مقاومسازی و باز سازی منازل احداث گردیدهاست و قرار بوده که یک خانه هم به عنوان خانه عالم نیز ساخته شود ولی اقدامی صورت نگرفتهاست.
روشن دل تو کش به هزار آب و تاب ساخت معمار «کن» ز خشت و گل صبح و آفتاب
عرصه خانه خشت و گل خم دلگیرست دختر رز هوس چادر مینا دارد
روستای هنزا در بخش مرکزی شهرستان مهریز یزد و در فاصله ۲۳ کیلومتری شمال غرب این شهر واقع شده است. با قرارگیری در میان یک دره، این روستا آبوهوایی معتدل و خشک دارد. خانههای بافت روستا از مصالح ساده ساخته شدهاند و با دیوارهای سنگچین و خشت و گلی و درهای ساده چوبی مزین به گلمیخها و کوبههای زیبا، حسی از سادگی را در ببیندگان ایجاد میکنند. از بناهای جالب توجه روستا، مسجد آن است که کندهکاریهای ظریف در چوبی و کاشی منقوش به اسما متبركه در سردر مسجد، از نکات برجسته معماری آن به شمار میروند. همچنین حسینیه هنزا با رواقهای متعدد و درختان کهنسال چنار، از دیگر دیدنی های مهریز در این روستا هستند.
چیست خشت و گل فانی که بر آن تکیه کنند اثر آن است که از مردم کامل مانده است
کاپیتان هنت که در سال ۱۲۷۳ه.ق (۱۸۵۳ م) یکی از افسران ارتش انگلیس در جریان جنگ ایران و انگلیس در خرمشهر بوده و پس از فرار خانلر میرزا به اهواز با کشتی به تعقیب خانلر میرزا پرداخته، اهواز را این چنین دیدهاست: «شهر اهواز مثل اکثر بلاد مشرق زمین دارای خانههای محقری است که از خشت و گل، بدون مراعات اصول صحی به ترتیب غیرمنظمی ساخته شده و در حدود یکهزار و پانصد الی دو هزار نفر جمعیت دارد. (کوچروان عربزبان)
وای آن روجی که در قبرم نهند تنگ ببالینم نهند خشت و گل و سنگ
به خشت و گل نه فرود آمدی سرم، گفتی که در سراچهٔ امکان به لامکان مانم