خسرو زاده

معنی کلمه خسرو زاده در لغت نامه دهخدا

خسروزاده. [ خ ُ رَ / رُو دَ / دِ ] ( اِ مرکب ) پسر خسرو. پسر پادشاه. شاهزاده :
سرت زیر کلاه خسروی باد
بخسروزادگان پشتت قوی باد.نظامی.
خسروزاده. [ خ ُ رَ / رُو دَ / دِ ] ( اِخ ) مولی مصطفی بن محمد متوفی بسال 987 هَ. ق. یکی از مترجمان عثمانی است وی کتاب «البرق الیمانی فی الفتح العثمانی » رااز عربی به ترکی ترجمه کرد. ( از معجم المطبوعات ).

معنی کلمه خسرو زاده در فرهنگ فارسی

مولی مصطفی بن محمد متوفی بسال ۹۸۷ ه.ق .یکی از مترجمان عثمانیست وی کتاب [ البرق الیمانی فی الفتح العثمانی ] را از عربی به ترکی ترجمه کرد .

جملاتی از کاربرد کلمه خسرو زاده

چو خسرو زاده شد نزدیک آن حور فلک را آب در چشم آمد از دور
همچو بکر فکر خسرو زاده است از لطف طبع در کمال خوبی این یک خواهر آن یک خواهر است