خسرو اشکانی

معنی کلمه خسرو اشکانی در لغت نامه دهخدا

خسرو اشکانی. [ خ ُ رَ / رُو اَ ] ( اِخ ) نام خسرو اشک بیست و چهارم است. ( ایران باستان ج 3 صص 2469-2471 وصص 2610- 2613 ). رجوع به خسرو پادشاه اشکانی شود.

معنی کلمه خسرو اشکانی در فرهنگ فارسی

نام خسرو اشک بیست و چهار است

معنی کلمه خسرو اشکانی در دانشنامه آزاد فارسی

خُسرو اَشکانی ( ـ۱۳۰م)
(یا: اشک بیست وچهارم) شاهنشاه ایران (ح ۱۰۸/۱۱۰ـ۱۲۸/۱۳۰م). در ۱۱۴م تِرایانوس (تراژان)، امپراتور روم، با سپاهی عظیم به ایران حمله کرد و با مساعدت ارامنه، موفق شد ارمنیه را تصرف کرده و وارد آذربایجان شود و از سوی دیگر بِین ُ النَّهرِین را تصرف کرده و در ۱۱۶م تیسفون پایتخت اشکانیان را محاصره کند. چند لژیون رومی نیز به شوش و ساحل خلیج فارس رسیدند. در اواخر ۱۱۶م مردم مناطق اشغالی شورش کردند و بیماری و قحطی سبب شد ترایانوس به آن سوی رود فُرات عقب نشینی کند. در بهار ۱۱۷م خسرو در ارمنیه و بین النهرین به رومیان حمله کرد و محاصرۀ تیسفون را شکست و دست نشاندگان روم از ارمنیه گریختند. در ۱۲۲م خسرو با هادِریانوس، امپراتور روم، دیدار کرد و طرفین مصالحه کردند و دختر خسرو که اسیر رومیان بود، آزاد شد.

جملاتی از کاربرد کلمه خسرو اشکانی

خسروی الیمائی فرمانروای الیمائی در ربع یکم قرن دوم میلادی بود. ممکن است این فرد همان خسرو یکم فرمانروای اشکانی (حک. ۱۰۹ میلادی – ۱۲۹ میلادی) بوده باشد یا یک حاکم الیمائی که سکه‌هایش به سکه‌های خسرو اشکانی بشدت شبیه بوده‌است، بر روی این موضوع هنوز قطعیتی وجود ندارد.