خسرق

معنی کلمه خسرق در لغت نامه دهخدا

خسرق. [ خ َ رَ ] ( اِخ ) دهی است از حومه بخش اسکو شهرستان تبریز، واقع در دو هزارگزی باختر بخش و پانصدگزی شوسه تبریز اسکو. این ده در جلگه قرار دارد با آب و هوای معتدل. آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات و بادام و گردو و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه شوسه است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

معنی کلمه خسرق در فرهنگ فارسی

دهی است از حومه بخش اسکو شهرستان تبریز واقع در دو هزار گزی باختر بخش و پانصد گزی شوسه تبریز اسکو .

معنی کلمه خسرق در ویکی واژه

روستایی در استان آذربایجان شرقی بوده که امروزه تبدیل به محله‌ای در شهر اسکو شده است.

جملاتی از کاربرد کلمه خسرق

قنات‌های محلهٔ خسرق: جیر، جمال، زینه، میر خسرق، حمیزان، کره نیز، علی گولی، زینه گؤلی، و کمال.