خروس عرش

معنی کلمه خروس عرش در لغت نامه دهخدا

خروس عرش. [ خ ُ س ِ ع َ ] ( ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) خروسی است افسانه ای که بر بالای عرش قرار دارد و پیش از صبح اول او بانگ کند بعد از آن به اتباع او خروسان زمین در آواز آیند. ( از غیاث اللغات ).

معنی کلمه خروس عرش در فرهنگ فارسی

خروسی است افسانه ای که بر بالای عرش قرار دارد و پیش از صبح اول او بانگ کند بعد از آن باتباع او خروسان زمین در آواز آیند .

جملاتی از کاربرد کلمه خروس عرش

با خروس عرش هم آواز شو با طیور قدس در پرواز شو
خروس عرش بی غوغاست امشب طلوع صبح ناپیداست امشب
عقاب تیر پران، پر به هم زد خروس عرش، بانگی بر قدم زد
توئی اکنون خروس عرش سخن چه گزندت ز ماکیان باشد
گوش بر بانگ خروس عرش دار بانگ آن بشنو تو هم بانگی برآر
خروس طبع مرا از خروس عرش سحر ندا رسید و فگند اینک از دهان گوهر
در ریاض قدس محرم بودمی با خروس عرش همدم بودمی
خروس عرش دیشب التجا کرد برای عاشق مسکین دعا کرد
میزد نوا به صوت صریرم، خروس عرش می شد به آفتاب ضمیرم قران صبح
دم پیر من است آن کز فسونش خروس عرش نیز افتاده در دام